به نقل از روابط عمومی انتشارات آیتالله صافی گلپایگانی، کتاب عقیده نجات بخش؛ پیرامون عقیده به ظهور و حکومت حضرت مهدی(عج) تالیف آیتالله صافی گلپایگانی است که در ارتباط با ایمان و عقیده به ظهور مهدی(عج) با کیفیات ذهنی و فکری، وحدت جامعه و حکومت جهانی، مساوات اسلامی، عدالت اجتماعی و زمامداری و همچنین عدل و قسط را بررسی میکند.
حضرت اباعبداللهالحسين عليهالسلام در بيان آنچه هنگام ظهور امام زمان عليهالسلام رخ مىدهد فرمودند: بركت از آسمان به سوى زمين فرو مىريزد، تا آن جا كه درخت از ميوه فراوانى كه خداوند در آن مىافزايد، مىشكند. (مردم) ميوه زمستان را در تابستان و ميوه تابستان را در زمستان مىخورند و اين معناى سخن خداوند است كه: « و اگر مردمِ آبادىها ايمان مىآوردند و تقوا پيشه مىكردند، بركتهايى از آسمان و زمين به روى آنان مىگشوديم، ليكن تكذيب كردند. »
متن حدیث:
امام حسین علیهالسلام ـ فى بَيانِ ما يَحْدُثُ فى زَمَنِ ظُهورِ الاِْمامِ الْحُجَّةِ عليه السلام ـ : وَ لَتَنْزِلَنَّا الْبَرَكَةُ مِنَ السَّماءِ اِلَى الاَْرْضِ حَتّى اِنَّ الشَّجَرَةَ لَتَقْصِفُ مِمّا يَزيدُ اللّه ُ فيها مِنَ الثَّمَرَةِ وَ لَتُؤْكَلُ ثَمَرةُ الشِّتاءِ فِى الصَّيْفِ وَ ثَمَرَةُ الصَّيْفِ فِى الشِّتاءِ وَ ذلِكَ قَوْلُهُ تعالى: «وَلَوْ اَنَّ اَهْلَ الْقُرى آمَنوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِم بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الاَْرْضِ وَلكِن كَذَّبُوا»؛
آیت الله جوادی آملی با اشاره به وظایف منتظران گفت: وجود مبارک امام زمان (ارواحنا فداه) دو کار ميکند که يکي مهم است و ديگري أهمّ؛ آن کار مهم، کار اجراي عدل و داد است که «يَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلا»،[1] کار مهمّي است و آن به عهدۀ مسئولين است. همه ما هم در اين جهت سهيم هستيم و کاري هم أهمّ از عدل و أهمّ از داد می کند که فرمود: به برکت حضرت، ذات اقدس الهي «وَضَعَ اللَّهُ يَدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ کَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُم»،[2] به برکت دست حضرت با ذات اقدس الهي، عقل مردم زياد ميشود؛ اين به مراتب بالاتر از عدل است! چون جامعه اي عدل مدار است که عقل محور باشد؛ جامعه عقل محور است که عدل را تحمل مي کند! نه بيراهه ميرود و نه راه کسي را مي بندد، نه اختلاس ميکند و نه بي عُرضگي نشان ميدهد؛ اين کار اصلي شما علماست که جامعه را به عقل، به فهم، به علم، به درايت دعوت کنيد! هر وقت ما اين حديث نوراني را مي بينيم واقعاً براي ما حيرتآور است!؛ جامعه را مي شود عادل کرد، امّا چطور جامعه را عاقل کنيم؟ فرمود: به برکت حضرت دستي روي سر مردم کشيده مي شود که عقل مردم کامل مي شود، اين چه کاري است؟! اين مهم ترين کار به دست شما علماست؛ کاري که عوامانه است را، نه انجام دهيم و نه تشويق کنيم! عوام را بالا بياوريم و به فکر عوامي نباشيم که مردم چه ميخواهند، به مردم بگوييم شما چه بخواهيد؟ نه! ببينيم مردم چه ميخواهند و همان را بگوييم! بايد به مردم بگوييم که شما چه بخواهيد! بعد آن معارف بلند قرآن و روايات را براي مردم بازگو کنيم؛ اين کارِ اصلي شما شاگردان حضرت وليّ عصر علیه السلام است! حضرت کار اهمّش اين است که اول جامعه را عاقل مي کند، بعد کار مهمّش اين است که عدل و داد را در جامعه گسترش مي دهد؛ آن روايات را حتماً ملاحظه بفرماييد که چگونه وجود مبارک حضرت دست الهي ايشان به سر مردم کشيده مي شود که «فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ کَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُم».
جامعۀ عاقل را، مي شود به عدل و داد دعوت کرد؛ امّا اگر عاقل نباشند، چطور شما مي خواهيد عدل پياده کنيد؟ اين طرف را ببنديد، آن طرف زيرميز؛ اين طرف را ببنديد، آن طرف روي ميز؛ جامعه عاقل را مي شود عادل کرد؛ وگرنه با زور و بگير و ببند اين بسيار مشکل است که انسان بتواند جامعه اي را پُر از عدل و داد کند؛ آن وقت 313 تن هم شاگردي مثل امام دارد، اين البته مي تواند جامعه را اداره کند. چه قدرتي را ذات اقدس الهي به اين ذخيره اوّلين و آخرين داد، خدا ميداند! اين است که وجود مبارک امام رضا(سلام الله عليه) وقتي نام مبارک حضرت برده مي شود به احترام نام حضرت بلند مي شود و دست بر بالاي سر مي گذارد براي همين است!؛ امام رضا اين کار را کرد! وقتي نام مبارک حضرت را در حضورش بردند، به احترام وجود مبارک وليّ عصر برخاست و دست بر بالاي سر گذاشت،[3] اين کار عادي نيست! کلّ اين جهان را اول عاقل ميکند، بعد عادل ميکند: «بأبي أنت و امّي يا حجّة الله».
پی نوشت ها:
[1]. کتاب سليم بن قيس الهلالي، ج2، ص567؛ بحار الأنوار(ط ـ بيروت)، ج36، ص316.
[2]. الکافي(ط ـ الإسلامية)، ج1، ص25.
[3]. مستدرک سفينة البحار ج8، ص629؛ «و روي أيضاً عن مولانا الرّضا(عليه السلام) في مجلسه بخراسان، قام عند ذکر لفظة القائم و وضع يديه في رأسه الشريف وقال: اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَه»؛ «و روی العلاّمة المامقاني في رجاله في دعبل، عن محمّد بن عبدالجبار في مشکاة الأنوار أنه لمّا قرأ دعبل قصيدته المعروفة علی الرّضا(عليه السلام) و ذکر الحجّة(عليه السلام) إلي قوله: «خروج إمام لا محالة خارج ٭٭٭ يقوم علی اسم الله والبرکات» وضع الرّضا(عليه السلام) يده علی رأسه و تواضع قائماً و دعا له بالفرج».
منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی جوادی آملی
امام هادی علیهالسلام فرمودند: اگر پس از غايب شدن حضرت قائم عليهالسلام دانشمندان الهى كه مردم را به سوى او دعوت مىكنند و راهنمايى مىنمايند و از دينش دفاع مىكنند و بندگان ناتوان خداوند را از دام شيطان و دامهاى دشمنان اهل بيت عليهمالسلام نجات مىدهند، نبودند، هيچ كسی نمىماند مگر اين كه از دين باز مىگشت، ولى آناناند كه زمام دلهاى شيعيان ضعيف را همچون سكّان در دست ناخداى كشتى به دست گرفتهاند. اينان همان انسانهاى برتر نزد خداوند هستند.
متن حدیث:
امام هادى عليه السلام: لَولا مَنْ يَبْقى بَعْدَ غَيْبَةِ قائِمِكُمْ عليه السلام مِنَ الْعُلَماءِ الدّاعينَ اِلَيْهِ وَ الدّالّينَعَلَيْهِ وَ الذّابّينَ عَنْ دينِهِ بِحُجَجِ اللّه ِ وَ المُنْقِذينَ لِضُعَفاءِ عِبادِ اللّه ِ مِنْ شِباكِ اِبْليسَ وَ مَرَدَتِهِ وَ مِنْ فِخاخِ النَّواصِبِ لَما بَقىَ اَحَدٌ اِلاَّ ارْتَدَّ عَنْ دينِ اللّه ِ وَ لكِنَّهُمُ الَّذينَ يُمْسِكونَاَزِمَّةَ قُلوبِ ضُعَفاءِ الشّيعَةِ كَما يُمْسِكُ صاحِبُ السَّفينَةِ سُكّانَها اُولئِكَ هُمُ الاَْفْضَلونَ عِندَ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ.
« احتجاج، جلد2، صفحه 260»
۷۸۶
در ادامه روایاتی که در این زمینه دسته بندی کرده ام و در پست قبلی ارائه کردم در این پست نیز چهار حدیث دیگر ارائه میکنم. التماس دعا. یا حق
*(اثبات الهداة ج 3 ص 668 و بحار ج 51 ص 4 و يوم الخلاص ص 86).
عن الرضا (ع): سقط من بطن امه جاثيا علي رکبتيه، رافعا سبابته نحو السماء ثم عطس فقال: الحمدالله رب العالمين، و صلي الله علي محمد و آله، عبد ذاکر لله، غير مستنکف و لا مستکبر زعمت الظلمة ان حجةالله داحضة و لو اذن لنا في الکلام لزال الشک.
امام رضا (ع) فرمود: حضرت مهدي وقتي به دنيا آمد بر زانوان خود تکيه کرد و دو انگشت سبابه خود را به طرف آسمان گرفت سپس عطسه زد و فرمود: حمد خداي را که پروردگار عالميان است و صلوات بر محمد (ص) و آل محمد (ع) به بنده ذکر کننده خداوند بودن سرکشي و بدون تکبر، ستمکاران را گمان اين است که حجت خدا از ميان رفته اگر بما اذن در سخن گفتن داده شود آنگاه شک و ترديد از آنها برطرف شود.
مابقی در ادامه مطلب
۷۸۶
اقتصاد عدلگرا
اصولاً آنهايي كه ميخواهند طرحهاي اسلامي را بررسي كنند، ناگزيرند كه زيربناها را در نظر بگيرند وگر نه، آن طرحها همانند ساختمان محكمي هستند كه در فضا تصويرش را بكشند و در ميان زمين و هوا قرارش دهند.
اقتصاد عدالتمحور يكي از همين طرحهاست. اگر منظور از رفاه اقتصادي فقط پر كردن شكمها، نمايش دادن داراييها و غوطهور شدن در يك زيست حيواني باشد، نهتنها ارزش ندارد، كه ضد ارزش است و اهانت به انسان و ضايع كردن عظمتهاي اوست.
اما اگر اين سامانه اقتصادي منجر به داد و ستد فكري و سازندگي روحي شود، مترقي و در خور تحسين و پل سازندگي و بال رستگاري ملتهاست.77
نارساييهاي اقتصادي به راستي، مشكل آفرين و بحرانزا هستند و ناهنجاريهاي زيادي را در جامعه ايجاد ميكنند.78
مابقی در ادامه مطلب
پرسش و پاسخ های مهدوی (۳) انتظار و دعا و تلاش برای اصلاح جامعه قبل ازفرج غیر لازم وفرج وعده الهی است
۷۸۶
سوالات این پست :
۱)مگر نه اين است كه در روايات متواتر شيعى و غيرشيعى آمده است كه جهان به سوى «ملئت ظلما و جورا» (1) پيش مى رود
۲)مگر نه اين است كه گرداب زشتى و ناحقى و هواپرستى بر همه خواهد تاخت و بر نابودى همه تلاش خواهد كرد (2)
۳)مگر نه اين است كه تنها معدودى خواهند توانست از اين هياهوى آخرالزمان جان بدر ببرند!؟ (3)
۴)مگر نه اينكه پيامبر اكرم، صلى الله عليه وآله، فرمودند: مثل آنان (اهل حق در مقابل اهل باطل) در ميان امت من مثل يك تار موى سفيد بر بدن گاوى سياه در شب يلداست (4)
۵)مگر رسول خدا، صلى الله عليه وآله، حال آن عده را كه مى خواهند دين خود را در آخرالزمان حفظ كنند به كسانى كه آهن گداخته در كف دست دارند تشبيه نكرده اند!؟ (5)
***پس چرا براى نشر معارف حقه الهيه تلاش مى كنيم و چرا در گسترش نام و ياد امام عصر، ارواحنافداه، از همه چيز بگذريم!؟واقعا اين همه تلاش و كوشش براى چيست؟
پاسخ ها در ادامه مطلب
تعداد صفحات : 3
ورودی های موعود
http://promised.rozblog.com
http://promised.r98.ir
http://promised.rzb.ir
لوگوی ما برای تبادل لوگو وحمایت