۷۸۶

به قلم حقیر نگاشته شد.یا حق

1 . در كتاب " زند " كه از كتب مقدسه و معتبرهء زردشتيان است ، پس از آنكه مقدارى در پيرامون شيوع فساد در آخر الزمان گفتگو كرده و گوشزد مى كند كه غالبا قوت و شوكت با اهريمنان خواهد بود مى گويد : " آنگاه از طرف اهورامزدا به ايزدان يارى مى رسد ، پيروزى بزرگ از آن ايزدان مى شود و اهريمنان عالم كيهان به سعادت اصلى خود رسيده ، بنى آدم بر تخت نيكبختى خواهند نشست . . . " .

2 . " جاماسب " در كتاب معروف خود جاماسب نامه از " زردشت " نقل مى كند كه :

" از فرزندان دختر پيامبر كه " خورشيد جهان " وشاه زمان نام دارد ، كسى پادشاه شود در دنيا به حكم يزدان ، كه جانشين آخر آن ، پيغمبر ، باشد " .

3 . باز در جاماسب نامه مى خوانيم : " مردى بيرون آيد از زمين تازيان ، از فرزندان هاشم ، مردى بزرگ سر و بزرگ تن و بزرگ ساق ، و بر دين جد خويش باشد . با سپاه بسيار ، روى به ايران نهد و آبادانى كند و زمين را پر داد كند " .

4 . جاماسب در تعاليم خود مى گويد : " پيامبر عرب آخرين فرستاده است كه ميان كوههاى مكه ظاهر شود . . . از فرزندان پيامبر شخصى در مكه پديدار خواهد شد كه جانشين آن پيامبر است و پيرو دين جد خود مى باشد . . . از عدل او گرگ با ميش آب مى خورد و همهء جهان به آئين " مهر آزماى " ( محمد ) خواهند گرويد " .

مابقی در ادامه مطلب

۷۸۶

پیرو پست اختصاصی قبلی به قلم ضعیف خودم .این پست را از ماهنامه موعود انتخاب کرده ام.یا حق

از آنجا كه اعتقاد به موعود آخرالزمان فصلى مشترك ميان اديان مختلف است، در اين مقاله تلاش شده تا گزارشى كوتاه از باور زرتشتيان در اين خصوص ارائه گردد، باشد كه در پيشگاه حضرت ولى عصر،عليه‏السلام، پذيرفته شود.
در اعتقادات كهن ايران، هستى عمرى دوازده هزارساله دارد كه به چهار دوره سه‏هزارساله تقسيم مى‏شود: 1. سه‏هزار سال نخستين زمانى است كه جهان مينوى است، آفرينش بالقوه است و تنها در انديشه اهورامزدا وجود دارد.

2. سه‏هزار سال‏دوم زمانى‏است‏كه جهان رنگ مادى به خود مى‏گيرد، آفرينش پاك‏است وآلودگى به آن راه نيافته است.

3. سه‏هزار سال سوم زمانى است كه آفرينش دچار آلودگى مى‏شود و نيروهاى اهريمنى به سرزمين روشنايى مى‏تازند و آميختگى و كشاكش ميان نيكى و بدى درمى‏گيرد.

4. سه‏هزار سال چهارم روزگار جدايى و رهايى است. آفرينش آلوده و آميخته در اين دوران به سوى پيراستگى مى‏گرايد تا سرانجام به پاكى آغازين خويش بازگردد.

(1) Saoshianta به طور خارق‏العاده ظهور مى‏كند.

سنت مزديسنان حاكى از اين است كه اين سه منجى، سه برادر از پشت زرتشت هستند كه ايزد « نريوسنگ » ( نئيريوسنگه (Nairyosangha نطفه را حفظ كرده و به ايزدبانو آناهيتا مى‏سپرد. ايزدبانو نطفه را در درياچه‏«كانسه‏ايه‏» يا «كانسو» (Kansaoya-Kansu) نگهدارى مى‏كند. در آغاز هزاره يازدهم، دوشيزه‏اى از يك خاندان بهروز و پارسا و پرهيزگار در اين درياچه ( هامون) به آب داخل شده واز آن نطفه آبستن مى‏شود و «اوخشيت ارته‏» يا «هوشيدربامى‏» (2) نخستين موعود و منجى متولد مى‏شود. چون به سن سى‏سالگى رسد، از سوى اهورامزدا برانگيخته شده و به رواج دين مى‏پردازد. براى هر يك از اين سوشيانت‏ها، نشانه‏هايى در ظهور نقل است.

مابقی در ادامه مطلب است.

۷۸۶

پیرو پست های قبلی در مورد نظرات و بشارت های ایین های مختلف همچون زرتشتیت و مسحیت دوستان و اساتید و خاطبان زیادی برایم ایمیل ارسال کردند و تشکر کردند و خواستند در پستی مفید و جامع و کوتاه به سایر کتب الهی با ارجاع دقیق اشاره کنم.پس از فرغت از ایام تحصیل و سایر مشغله هایم به لطف ایزد مطلب به اتمام رسید و اکنون منتشر میکنم.امید که مورد توجه دوستان و مخاطبان عزیز قرار گیرد.یا حق

با اينکه کتابهاي فعلي آسماني از تحريف در امام نمانده اند ، در آنها به پاره اي از حقايق بر مي خوريم که اگر چه به تنهايي براي اثبات اين واقعيت مفيد واقع نمي شوند ، اما مي توانند براي احتجاج با کساني که به همان آيين مومن هستند موثر باشند آنچه در سطور بعد مي آيد قسمتهايي از کتابهاي آسماني درباره امام مهدي (ع) است :
1. «صديقان زمين را تا ابد وارث گردند» (کتاب مزامير ، مزمور سي وهفتم)
بعلاوه اين کتابها جزئيات بسياري را درباره اوضاع آخرالزمان در بردارند که مويد مطالبي هستند که در احاديث مسلمانان ياد شده است . سپس مي گويد : «اما اشرار همگي نابود مي شوند».
2. «واي بر امت خطاکار ، مردم گرانبار گنهکار ، تبار بدکنندگان ، فرزندان مفسدان ، پروردگار را وانهادند ...».
تا آنجا که مي گويد: « ... سرزمين شما را غريبان پيشاروي شما مي خوردند و آن همچون واژگوني بيگانگان ويران گرديده است . پس از اين به يار عدل و شهر امن مسمي خواهيد شد». (کتاب اشعياء ، اصحاح اول)
3. پس پرچمي براي امتهاي بعيد بر افرازد . براي آنها از نقطه دور دست زمين بانگ مي زند . آنها ناگهان با عجله مي آيند در حالي که ميانشان نه وامانده اي است و نه افتاده اي». (اصحاح پنجم)
«تا آنکه شهرها ويران و بي سکنه و خانه ها بي مردم شوند . زمين ويران و خراب گردد و خداوند انسانها را دور گرداند و خرابي در زمين فزوني مي گيرد و اگر در آن زندگي باقي مي ماند ، پس آن نيز ويران مي شود و مثل چنار و بلوط که چون بريده شوند ، کنده آنها باقي مي ماند ، کنده آن ذريت مقدس خواهد بود». (کتاب اشعياء، اصحاح ششم)
4. خداي آسمان مملکتي را بر پاي مي دارد که هرگز منقرض نمي شود و پادشاهي آن به مردم ديگر واگذار نمي شود . تمام اين ممالک نيست و نابود مي شوند اما اين مملکت تا ابد پابرجا مي ماند». « ... خوشا آنکه منتظر ماند». (کتاب حجار- اصحاح دوم)
5. «پروردگار سپاهيان گفت . اين بار پس از اندکي آسمانها و زمين و دريا و خشکي را مي گردانم و تمام امتها را به لرزه در مي آورم و پس از آن تمام امتها مي آيند و اين خانه را پر مي کنند». (کتاب حجي ، اصحاح دوم)

مابقی در ادامه مطلب

در نسکهای زرتشتی، بشارت آمدن دو پیمغبر بزرگ پس از زرتشت و ایدون بشارت ظهور منجی موعود در آخرالزمان داده شده است.توضیح مختصر انکه سه منجی در اوستا نام اورده شده اند.
اولین منجی در زبان اوستایی اخوشیت‌ ارته نام دارد، که در زبان پهلوی اوشیدر بامی نامیده شد. نام او به معنای « نیرو دهنده و روا کننده قانون دین و داد » میباشد./حضرت عیسی مسیح ع است/

دومین منجی در زبان اوستایی اخوشیت مانگهه نام دارد، که در زبان پهلوی اوشیدر ماه نامیده شد. نام او به معنای «پروراننده نماز و نیایش» می‌باشد. سنت زرتشتیان میگوید که با فاصله پانصد تا هزار سال پس از اوشیدربامی ظهور کرده است/حضرت محمد ص/

سومین منجی با نام استوت‌ارته و لقب سوشیانت خوانده میشود.توضیح کوتاه آنکه  در زبان اوستایی استوت‌ارته نام دارد که اورا غالبا با لقب سوشیانتمیشناسند./حضرت مهدی عج/

5-اینکه میگویند چهار شنبه نحس است و اخرین انها نحس تر ازا همه و باید اتش پاکش گرداند مورد قبول نه زرتشتیان است نه اسلام.همین الان هم در حوزه های علمیه روز چهارشنبه محترم است و بسیاری از اساتید درس خود را در این روز آغاز می کنند و معتقد هستند که چهارشنبه روز خلقت نور است وتاکنون هیچ یک از بزرگان حوزه هم نسبت به آن اعتراضی نکرده اند .

بر همین اساس در شب سه شنبه برای گرامی داشت خلقت نور که اسلام هم آن را تایید کرده است .جشنی گرفته شود چه مانعی دارد .روش اسلام هم در برخورد با سنت های جامعه ای که بر آن وارد شده است قابل توجه است .

6-اعتقاد فرا ملی و فرا تاریخی زرتشتیان که بسیار دوست میدارمش این است که گوهر زندگی انسان و سایر موجودات زنده و جاندار همین آتش جاودانه درون است، آتشی که هرگز نمی میرد و مظهر دوام و بقای جان است. این همان آتش درون است که از آن تعبیر به آتش نامیرای عشق و آتش جاودان جان شده است و گوهر هستی موجودات زنده، به ویژه آدمیزاده است.آتش درون را بیابیم نه آتشی که از جهل روشن مشود و دودش به چشم هموطنان میرود و زرتشتیان را هیچ ربطی به خبط و بی فرهنگی عده ای نیست.