پيوند استوارى كه بايد ميان منتظران برقرار باشد، مورد توجه و تذكر ائمه طاهرين«ع» بوده است. منتظران، در اعصار غيبت، حاملان اصيلترين اعتقاد، و دارندگان راستين ترين موضع حقّند. اعتقادات منتظران را، مبانى زبده اسلام، و حقايق زنده قرآن تشكيل مى دهد- كه پيشتر ياد كرده ايم. منتظران مدّعىاند كه ما چشم براه حركتى هستيم كه آرمان مقدس پيامبران را، از آدم «ع» و ابراهيم«ع» تا محمد«ص»، و آرمان مقدس امامان را، از على بن ابيطالب «ع»
تا امام حسن عسكرى«ع» تحقق بخشد، و بشريت
را يكسره به رهايى بزرگ برساند. روشن است كه پيوند افراد اين حوزه اعتقادى مهم و
درخشان- يعنى تك تك منتظران- بايد تا چه اندازه صميمى، پاك ، استوار، منسجم، و عميق
باشد.
ادامه مطلب را مشاهده فرمایید.یا حق
در اين مقام، و در مقام رفتار خدايى- انسانى كه بايد حاكم بر حوزه انتظار باشد، به تعليمات سازنده بزرگ بسيارى بر مى خوريم، از جمله اين تعليم:
عن جابر، قال: دخلنا على ابى جعفر بن على- عليهما السّلام- و نحن جماعة، بعد ما قضينا نسكنا، فودّعناه و قلنا له: اوصنا با ابن رسول الله! فقال: « ليعن قويكم ضعيفكم، و ليعطف غنيكم على فقيركم، و لينصح الرّجل اخاه كنصحه لنفسه. و اكتموا اسرارنا، و لا تحملوا النّاس على اعناقنا. و انظروا امرنا وما جاءكم عنّا، فان وجدتموه فى القرآن موافقا فخذوا به، و ان لم تجدوه موافقا فردّوه، و ان اشتبه الامر عليكم فقتلوا عنده، و ردّوا الينا نشرح لكم من ذلك ما شرح لنا. فاذا كنتم كما اوصيناكم و لم تعدّوا الى غيره، فمات منكم ميت- قبل ان يخرج قائمنا- كان شهيدا. و من ادراك قائمنا فقتل معه، كان له اجر شهيدين. و من قتل بين يديه عدوّا لنا، كان له اجر عشرين شهيدا.
ـ جابر مى گويد: من و گروهى از دوستان، پس از انجام دادن فرايض حج، براى خداحافظى به خدمت امام محمد باقر رسيديم. به امام عرض كردم: اين پسر پيامبر به ما سفارشى بكنيد! امام باقر فرمود:« بايد نيرومندان شما به ناتوانان كمك كنند. و توانگران به مستمندان برسند. هر يك از شما بايد – چنانكه نيكخواه و نيكفرماى خود است- نيكخواه و نيكفرماى برادر دينى خود باشد. شما بايد اسرارا آل محمد «ص» را فاش نسازيد( و به ناشايستگان و نامحرمان و نامستعدان نگوييد)، و مردم را
( با فاش ساختن پاره اى مطالب) بر سر ما نشورانيد. شما بايد در امر ما( خطّ دينى و تربيتى و تعهدى و اقدامى ما) بژرفى بنگريد، و آنچه از ما رسيده است بدرستى بشناسيد و از آن آگاه
گرديد. هر يك از تعليمات ما مطابق قرآن بود، آن را بگيريد و به كار ببنديد. و اگر چيزى ( از ما براى شما نقل كردند و) مخالف قرآن بود، به دور افكنيد. و اگر امرى مورد شبهه واقع شد ( و آن را بدرستى و روشنى تشخيص نداديد)، در آن باره درنگ كنيد( و از پيش خود اظهار نظرى نكنيد و تصميمى نگيريد)، و آن را به ما عرضه بداريد، تا همانگونه كه شرح آن نزد معلوم است، شما را در جريان بگذاريم( و از چند و چون موضوع آگاهشان سازيم). اگر اينچنين بوديد، و بدينگونه كه سفارش مى كنيم رفتار كرديد( و براستى و راستينى پيرو نظرى و عملى كتاب خدا و پيشوايان خود بوديد)، و راه و روش و مسلك ديگرى در پيش نگرفتيد، هر يك از شما اگر از جهان درگذرد، و قائم ما( حكومت حقه ما) را درك نكرده باشد ، شهيد به شمار خواهد آمد. و در صورتى كه قائم ما را درك كند، و در ركاب او شهيد شود، پاداش دو شهيد خواهد داشت. و هر كس در ركاب قائم يكى از دشمنان ما را ( كه دشمنان حق و عدل و فضيلت و انسانيتند) بكشد، پاداش بيست شهيد خواهد بود.
اين دستور عام امام، معيار سلوكهاى گوناگون فرهنگى، سياسى و تشكيلاتى شيعه است در عصر انتظار. از جمله اين سلوكها و وظايف، تعاون است. تعاون و يارى رسانى. از همديگر با خبر بودن، به هم سر زدن، يكديگر را در امور خير كمك كردن، پند دادن، خيرخواه بودن، و توانگر با تواضع و ادب نزد ناتوانان رفتن و به آنان رسيدن و مشكلات آنان را رفع كردن... اين امور، جزء وظايف اوليه شيعه منتظر است.
توانايان بايد به ناتوانان برسند. توانگران بايد مستمندان را دريابند. بايد غم از دل غمداران بردارند، و نيازمندان را بى نياز سازند. بايد هر كس خير ديگرى را بخواهد، و او را به خير و نيكى و درستى و صواب دعوت كند. بايد عمل صالح شايع باشد، و مردم يكديگر را به شناختن و انجام دادن اعمال صالح فرا خوانند، و در اين راه كمك كنند. اينها سفارش امامان و پيشوايان ماست.
در اينجا، به دو امر مهم ديگر، در زمينه تكاليف و روحياتى كه براى انسان منتظر، در روزگاران غيبت لازم است، اشاره مى كنم:
الف- پرهيز از يأس و مبارزه با آن
لازم است كه منتظران حكومت تئحيد و عدل، و چشم براهان استقرار مبانى فضيلت و حق، از هيچ امرى و عاملى، بويژه از طول كشيدن عصر غيبت، و فزون شدن قدرت كاذب قدرتمندان جهان، يأس به دل راه ندهند، و روح خود را با سمّ مهلك يأس مسموم نسازند. يأس را بايد با ياد خدا و قدرت خدا، و راست بودن وعده خدا و انبيا و امامان و ديگر بزرگان، از روح زدود. به سخن امام على توجه كنيد:
انتظروا الفرج، و لا تيأسوا من روح الله... فانّ احبّ الاعمال الى الله، انتظار الفرج.
ـ چشم براه رسيدن فرج باشيد، و از كارگشايى و آسايش رسانى الهى نوميد مباشيد. زيرا كه بهترين اعمال، انتظار رسيدن فرج و گشايش است ( از سوى خدا).
ب- استقامت و شكيبايى
درباره صبر و بردبارى، و تحمل و شكيبايى، كه يكى از زمينه هاى بزرگ تجلى قدرت روح، و تبلور ايمان، و نمايان شدن جوهر وجود و استعداد است نيز، سخنان و تعاليم بسيارى رسيده است. در اينجا به تعليمى از پيامبر اكرم«ص» بسنده مى كنيم:
انتظار الفرج بالصّبر، عبادة.
ـ چشم براه فرج( رسيدن گشايش الهى) داشتن، با صبر و بردبارى، عبادت است.
و چنانكه ياد كرده ايم، توصيه به صبر، برا ى انسان منتظر، به معناى لزوم شكيبايى است در مورد غيبت امام، و براى رفع دغدغه خاطر و نفى تزلزل است، درباره اصل فرج كلى؛ بنابراين، صبر در اينجا به معناى ترك اقدامهاى لازم و رهايى توده هاى مكلفين از وظايف خويش در طول روزگار نيست.